چه بی آبرویی بزرگی !

نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۴۰۱ساعت 3:10 توسط نسرین | |

چه بی آبرویی بزرگی !...

این یک عمر نگفتن دوستت دارم بزار ازاد بشه از وجودم و بگم چقدر دوستت داشتم و دارم... در روحم نوشته شده بزار نغمه ش رو بشنوی و از شنیدنش لذت ببری و من هم نیز دوست داشتن تو حکمت زندگی به من آموخت و حکمت حیات و مرگ حکمت تضاد و تعادل و توازن... حکمت آنچیزی که نامش عشق است میبینمت ایستاده ایی در انتها و همچون منبا تمام جان لبخند میزنی نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۴۰۱ساعت 4:11 توسط نسرین | | چه بی آبرویی بزرگی !...ادامه مطلب

من روح دارم تو روح داری این برهنه ترین حقیقت بین ماست . چه بی آبرویی بزرگی !...

گويند داوود (ع) را نوزده پسر بود كه هر يك داعيه ملك داشتند، حق سبحانه نامه‏اى مهر كرده از آسمان فرستاد كه در آن چند مسئله طرح شده بود و فرمود هر يك از اولاد تو اين مسائل را پاسخ دهد بعد از تو وارث ملك باشد. داوود فرزندان را جمع كرد و اخيار و اشراف را حاضر گردانيد و مسئله‏ها را بر فرزندان عرض فرمود تا جواب گويند:1) نزديكترين چيزها كدامست و دورترين اشياء چيست؟2) كدامست كه بدو انس بيشتر است؟3) چيست آنكه وحشت از او افزونتر است؟4) كدامند دو قائم و دو مختلف و دو دشمن؟5) كدام كار است كه آخر آن ستوده است و كدام امر است كه عاقبت آن نكوهيده است؟اولاد آن حضرت از جواب عاجز آمدند، اما سليمان فرمود اگر اجازت باشد جواب گويم: داوود وى را دستور داد، و سليمان اينگونه جواب داد و گفت: اقرب اشياء به آدمى آخرتست و ابعد اشياء آنچه را مى‏گذرد از دنيا.مانوس‏تر اشياء جسد انسانست با روح.اوحش اشياء بدن خالى از روح است.آن دو قائم، ارض و سمايند. و مختلفان، ليل و نهارند. و دشمنان، موت و حياتند.كارى كه آخرش محمود است، حلم در وقت خشم است و كارى كه عاقبتش مذموم است حدث در وقت غضب است.و چون پاسخ‏ها سليمان موافق كتاب منزل بود، اكابر بنى‏اسرائيل به فضل و كمال سليمان معترف شدند و داوود ملك را بدو تسليم كرد و ديگر روز وفات نمود و سليمان بر تخت نشست 1 تفسير خسروى ج 6 ص 306 .بنابر نقلى سليمان در سن سيزده سالگى به وصيت پدر بجاى او نشست 2 منهج الصادقين ج 7 ص 390 ذيل آيه 13 سباء  نوشته شده در جمعه نوزدهم آذر ۱۴۰۰ساعت 4:36 توسط نسرین | | چه بی آبرویی بزرگی !...ادامه مطلب

" أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَوَوَضَعْنَا عَنْكَ وِزْرَكَالَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ  " من میدونم تو منو جایی فرستادی که اصلا امن نیستنیاز به مراقبت زیاد دارهحتی میدونم تو تنهایی خودت میگی یه چیزی فراا چه بی آبرویی بزرگی !...ادامه مطلب

من میتونم همین دو شکلک رو هم به عنوان عاشقانه ترین دلنشیین ترین صحبتم به تو تقدیم کنم

قشنگگگ وزززنننن داره این الکی نیست که

چه بی آبرویی بزرگی !...

 سلام( چه با ادب شدم  سلام میکنم )خب امشب میخوام در مورد یک موضوع مهم " مقداری  خیلی کوچولو " صحبت کنم البته مهم از دیده من تا شما ممکنه فاصله اش کم یا زیاد باشه یعنی بستگی داره چقدر دغدغه اشو داشته ب چه بی آبرویی بزرگی !...ادامه مطلب

باز شیری با شکر آمیختندعاشقان با همدگر آمیختندروز و شب را از میان برداشتندآفتابی با قمر آمیختندرنگ معشوقان و رنگ عاشقانجمله همچون سیم و زر آمیختندچون بهار سرمدی حق رسیدشاخ خشک و شاخ تر آمیختندرافضی ان چه بی آبرویی بزرگی !...ادامه مطلب

من روح دارم ... تو روح داری 

این برهنه ترین حقیقت بین ماست 

 

چه بی آبرویی بزرگی !...

من تو حالت عادی همیشه ساعت دوازده به بعد بیدار میشم ...اما امروز در حال خواب دیدن بودم و با تپش قلب بی اندازه بالااااااا  بیدار شدمتو خواب دیذم :سرم  رو بیرون در حیاط گذاشته بودم که دو تا پسر جوون و ب چه بی آبرویی بزرگی !...ادامه مطلب